۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

قصیده یِ لبخند ِ چاک چاک



ghasideh.mp3


تو ديگر نيستي .

انار شكسته يي كه خاطره هاي خونين اش تنها ، بر دست و دهان مي ماند .

تو ديگر نيستي ،

مگر به صورت شعري در دهان

و لمس سرانگشت هاي تمام شده ات

در دست هاي مان .

شگفت ، لعلگونه ، درخشان ، پرداخت شده ، آبگون ،

انار دهان گشوده

از اين بيش

نمي ماند بردرخت .

بخشی از قسمت سوم ِ قصیده ی ِ لبخند ِ چاک چاک ِ شمس لنگرودی را خواندم با خاطره ی ِ بابا.

۲ نظر:

pariss گفت...

اين از اون حس هاست كه حرفي نداري براي زدن
كه حرفي نمونده براي زدن
فقط يه بغض خفن ميپيچه تو گلو
و همه چيز تار ميشه

مي بيني اين پست حرفي نذتشته براي زدن
...........

senorita گفت...

تنها جایی که میشه پیدات کرد امیر همینجاست.شاید آف ها و ایمیلها بی جواب بمونن !!اما اینجا هم میشه رد تورو گرفت و هم به درد دلت گوش داد. .. جای شکرش باقیه:)
آهنگ bella ciao رو با id:bobo_iribواست ایمیل کردم. من که دوسش دارم .این ایتالیایشه...
hasta luego.te hecho de menos.
cuidate.