۱۳۸۹ دی ۲۶, یکشنبه

شمارش معکوس

امشب تمام شدم. دیگر نگران نگرانی های هیچ کس نیستم. شمارش معکوس شروع شده است. تنها کاری که دلم می خواهد بکنم تمام کردن این رمان و این چند تا داستان است. و افسوس که نمی شود غم این لحظه های پایانی را شریک شد. خداحافظ.

هیچ نظری موجود نیست: