۱۳۸۹ بهمن ۱, جمعه

در آستانه

همه این روزها و سال ها که انکار شدم، اتهام شنیدم و حرف هایی بارم شد که حقم نیود، تو بودی به تمام معنا. اعتماد کردی و نخواستی خودم را ثابت کنم. دغدغه من دغدغه ات بود، نگرانی من نگرانی ات و خوشی ام خوشی ات. کمترین حرفی که می شود برای این همه اعتماد زد دوستت دارم است...

هیچ نظری موجود نیست: