گفتم پیانو میزنید؟
گفت آره (بادی به غبغبش انداخت) به طور کلاسیک البته.
گفتم چه خوب، کارای شومان رو هم دارین؟
گفت شمال؟ شمال! یعنی چی؟
گفتم شومان خانم، شومان.
مردد گفت من فقط رمانتیکا رو کار کردم و مدرن ها رو.
گفتم شومان رمانتیکه.
گفت آره، فکر میکنم نت یه سری از کاراشو داشته باشو.
گفتم خانم من نت نمیخوام. من که پیانو نمیزنم. قطعه میخوام. سوناتهاشو میخوام.
فرمود حالا اگه خواستین واسهتون میزنم. بیاین خونه.
وضعیت چشمهای من رو میتونید تصور کنید دیگه نه؟
حالا خداییش این یارو رو باید جک کرد یا یه داستان حرومش کرد؟
گفت آره (بادی به غبغبش انداخت) به طور کلاسیک البته.
گفتم چه خوب، کارای شومان رو هم دارین؟
گفت شمال؟ شمال! یعنی چی؟
گفتم شومان خانم، شومان.
مردد گفت من فقط رمانتیکا رو کار کردم و مدرن ها رو.
گفتم شومان رمانتیکه.
گفت آره، فکر میکنم نت یه سری از کاراشو داشته باشو.
گفتم خانم من نت نمیخوام. من که پیانو نمیزنم. قطعه میخوام. سوناتهاشو میخوام.
فرمود حالا اگه خواستین واسهتون میزنم. بیاین خونه.
وضعیت چشمهای من رو میتونید تصور کنید دیگه نه؟
حالا خداییش این یارو رو باید جک کرد یا یه داستان حرومش کرد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر